شرکت داروپخش (سهامي عام) ابتدا با عنوان ” بنگاه خيريه داروپخش ” تاسيس و در سال 1335 در تهران به ثبت رسيد.
بعد از پيروزي شکوهمند انقلاب اسلامي با تصويب شوراي انقلاب، در سال 1359 به مالکيت وزارت بهداري درآمد و با نام ” شرکت سهامي داروپخش ” در تهران تجديد ثبت گرديد.
در سال 1371 بر اساس مصوبه مجلس شوراي اسلامي شرکت سهامي داروپخش به سازمان تامين اجتماعي واگذار و به موجب مصوبه مجمع عمومي فوقالعاده در سال 1372 نوع شرکت به سهامي عام تبديل گرديد.
با تصويب هيئت پذيرش سازمان بورس اوراق بهادار تهران بهعنوان يکصد و چهلمين شرکت در فهرست شرکتهاي پذيرفته شده سازمان بورس درج گرديد.
طبق مصوبه مجمع عمومي عادي بهطور فوقالعاده در سال 1376 همزمان با منفك شدن آخرين شرکت توليدي (شرکت کارخانجات داروپخش)، اين شرکت از تاريخ مزبور بهصورت سرمايهگذاري فعاليت مينمايد و در حال حاضر جزء واحدهاي فرعي شرکت سرمايهگذاري دارويي تامين (تيپيکو) ميباشد .
شرکت توزيع داروپخش يک شرکت تجاري، خدماتي است که در زمينه تهيه و تدارک انواع داروهاي انساني، تجهيزات پزشکي، آرايشي، بهداشتي و توزيع و فروش آنها در سراسر کشور فعاليت مينمايد.
اين شرکت قبلا با عنوان سازمان توزيع و فروش و يکي از زيرمجموعه هاي شرکت سهامي داروپخش فعاليت داشت که در تاريخ 1375/12/28 از شرکت مادر منفک و تحت شماره 129209 با شناسه ملي 10101725582 و با نام شرکت توزيع داروپخش (سهامي عام) به ثبت رسيد.
در حال حاضر شرکت توزيع داروپخش با بيش از نيم قرن سابقه فعاليت و سرمايه 300 ميليارد ريالي، داراي 20 مرکز توزيع با مساحت حدود 170000 مترمربع در سراسر کشور ميباشد.
شرکت توزيع داروپخش با هدف ارتقا کيفيت و خدمات خود توانسته است در امر توزيع سريع و مطمئن داروهاي مخدر و توزيع 24 ساعته، رعايت زنجير سرد، رعايت کامل اصول GDP و GSP، ايجاد تنوع در شيوه هاي درخواست گيري (اينترنتي و اپليکيشن موبايل) و تکميل سبد کالا در راستاي حصول رضايت مشتري پيشگام باشد.
اين شرکت همواره پيشگام در بين شرکت هاي توزيع دارو در سطح کشور مي باشد.
اين شرکت با تکيه بر دانش و توان مندي کارکنان متعهد و متخصص خود، با الگو قراردادن سيستم مديريت يکپارچه و رعايت اامات استانداردهاي ISO 18001:2007 ، ISO 9001:2015 ، ISO 14001:2004 موفق به اخذ گواهينامه سيستم مديريت يکپارچه IMS در کليه مراکز توزيع و دفتر مرکزي شده و ضمن کسب جايزه اهتمام به کيفيت از سازمان غذا و دارو، از سال 85 تا کنون همواره جز 100 شرکت برتر شناخته شده است و با کسب رتبه اول سهم بازار در ميان رقبا به عنوان بزرگ ترين شرکت پخش دارو هاي انساني در ايران فعاليت مي نمايد.
- برخورداري از بيش از شصت سال سابقه درخشان و برند معتبر در صنعت دارويي کشور.
- در اختيار داشتن ترکيب بهينهاي از زنجيره ارزش نظام دارو مشتمل بر شرکتهاي توليدي، توزيعي و بازرگاني.
- بکارگيري بهينه و اثربخش ظرفيتهاي درون گروهي و حفظ و توسعه قابليتها و شايستگيهاي محوري در راستاي حصول مزيتهاي رقابتي پايدار جهت حفظ بازار و شناسايي فرصتهاي نوظهور در گروه.
- کسب رتبه 50 در بين يکصد شرکت برتر کشور
- کسب رتبه دوم در گروه مواد و محصولات دارويي پس از شرکت سرمايهگذاري دارويي تامين (TPICO).
- سرلوحه قرار داشتن مقوله رشد و تعالي پايدار در گروه.
- اخذ گواهينامههاي متعدد در حوزههاي کيفيت، مديريت راهبردي، تعالي سازماني، منابع انساني و .
شرکت هولدينگ داروپخش (سهامي عام) با بيش از شصت سال سابقه درخشان در صنعت دارويي کشور مي باشد.
اين شرکت بهعنوان يکي از بزرگترين گروههاي دارويي مي باشد.
شرکتي که پوشش طيف گستردهاي از زنجيره ارزش نظام دارو را شامل مي شود.
طيف گسترده اي که مشتمل بر توليد، توزيع و بازرگاني مي باشد.
اين شرکت برآنست ضمن پايبندي به ارزشهاي محوري خود بهواسطه راهبري پوياي شرکتهاي گروه در زمينه استقرار سيستمهاي مديريتي کارا و اثربخش، توسعه محصولات جديد و نوآورانه، توسعه بازارهاي داخلي و خارجي، ارتقاي مستمر بهرهوري و تعالي پايدار سازماني و . در راستاي حصول ارزشآفريني پايا و تامين منافع کليه ذينفعان خود اهتمام ورزد.
هولدينگ داروپخش (سهامي عام) در افق 1404 شرکتي است؛ ارزشآفرين، متعهد در قبال ذينفعان، همافزا و متعالي، نوآور و دانشمحور داراي جايگاه ممتاز در نظام سلامت و نقشآفريني سازنده در توسعه پايدار کشور
شرکت سپرده گذاري مرکزي اوراق بهادار و تسويه وجوه (سمات) از درج شرکت توزيع داروپخش با نماد "ذدتوزيع" در سامانه پس از معاملات خبر داد.
بدين ترتيب اين شرکت پس احراز کليه شرايط پذيرش در گروه مواد و محصولات دارويي به عنوان صد و هجدهمين شرکت در بازار دوم فرابورس درج شد.
اين شرکت آماده عرضه اوليه 10 درصدي سهام مي باشد.
شرکت توزيع داروپخش در حال حاضر زيرمجموعه شرکت داروپخش و وابسته به سرمايه گذاري تامين اجتماعي بوده و مرکز اصلي آن در تهران و در مجموع داراي 20 مرکز توزيع سراسري است.
همچنين موضوع فعاليت اصلي اين شرکت طبق ماده دو اساسنامه شامل تهيه و تدارک انواع دارو و مواد دارويي و شيميايي، تجهيزات پزشکي، فراورده هاي بيولوژيک، محصولات آرايشي و بهداشتي، لوازم درماني، مواد غذايي و اقلام مشابه از داخل و خارج و توزيع و فروش سراسري آن ها مي شود.
شرکت توزيع داروپخش با در اختيار داشتن مجموعه اي متشکل از حدود 200 دستگاه حمل و نقل، هزار نفر نيروي انساني مستقر در ستاد و مراکز استان ها، سيستم هاي پيشرفته و زنجيره سرد و مجهزترين انبارهاي نگهداري دارو، زنجيره گستردهاي از توزيع دارو و مکمل هاي دارويي را در اختيار دارد.
سرمايه اين شرکت در بدو تاسيس 50 ميليون تومان بوده است.
اين سرمايه طي چند مرحله به 60 ميليارد تومان رسيده است.
فروش شرکت توزيع داروپخش در سال 97 بالغ بر سه هزار ميليارد تومان بوده است.
همچنين سود خالص آن بيش از 77 ميليارد تومان بوده است.
پس از مدت ها انتظار شرکت توزيع داروپخش براي ورود در بازار دوم فرابورس عرضه خواهد شد.
نماد دتوزيع عرضه اوليه خواهد شد:
نماد: دتوزيع
نام شرکت: توزيع داروپخش
زمان: يکشنبه 21 مهر
حداکثر تعداد : 150
حداکثر قيمت: 23000 ريال
نقدينگي لازم: حدود 350 هزار تومان
[caption id="attachment_233" align="aligncenter" width="708"] عرضه اوليه دتوزيع (شرکت توزيع داروپخش)[/caption]
اين شرکت در تاريخ 26 اسفند ماه 97 در فرابورس پذيرفته شده است.
به عنوان سيزدهمين عرضه اوليه سال 98 قرار است که در بازار فرابورس عرضه شود.
شرکت توزيع داروپخش در گروه مواد و محصولات دارويي پذيرفته شده است.
در اين عرضه اوليه قرار است 60 ميليون سهام نماد دتوزيع معادل 10 درصد از کل سهام شرکت در تاريخ يکشنبه 21 مهر در فرابورس عرضه اوليه شود.
حداکثر تعداد سهميه هر کد حقيقي و حقوقي، 150 سهم مي باشد.
سقف و کف قيمتي هم به ترتيب 23000 ريال و 22500 ريال خواهد بود.
مدير عرضه اوليه و متعهد خريد دتوزيع، شرکت کارگزاري صباتامين خواهد بود.
هم چنين سقف تعهد سفارش متعهد خريد 50% از کل سهام خواهد بود.
اين عرضه اوليه به روش ثبت سفارش يا همان بوک بيلدينگ خواهد بود.
ساعت عرضه در روز عرضه اوليه توسط ناظر بازار اعلام عمومي خواهد شد.
شروع معماري معاصر ايران را ميتوان از حدود سال 1300 به بعد تصور کرد.
اين زماني است که در اثر تحولات سياسي و اجتماعي جريان زندگي اجتماعي و اقتصادي ايران تغيير کرد.
سيماي شهرهاي ايران متحول شد.
بناهاي لازم براي زندگي جديد مانند ادارات، کارخانجات، بانکها، ايستگاههاي راه آهن، دانشگاهها و جز اينها، و همچنين واحدها و مجموعههاي مسي جديد در شهرها بوجود آمدند.
اين بناها بر خلاف بناهاي قبل از تاريخ معاصر که بدست معماران سنتي طراحي و ساخته ميشدند، بتدريج بدست معماران تحصيل کرده طراحي گرديدند.
اين عده را در ابتدا معماران غير ايراني تشکيل ميدادند و سپس اندک اندک معماراني که در مدارس معماري خارج از ايران تحصيل کرده بودند.
به دنبال آن با ايجاد اولين مدرسه معماري ايران در حدود سالهاي 1320، معماران تحصيل کرده ايراني نيز به آنها اضافه شدند.
از همان ابتدا و از طراحي اولين آثار در معماري معاصر ايران، توجه به معماري گذشته اين سرزمين و ميراث با ارزش آن مطرح ميگردد و اين توجه در دورههاي مختلف به صورتهاي متفاوت بروز مييابد.
در دوره اول، در فاصله سالهاي 1300 تا 1320 که پهلوي اول بر ايران حاکم بود.
آثار مهم معماري عمدتاً بوسيله حکومت و بدست معماران خارجي ايجاد شدند.
توجه به معماري گذشته بصورت تکرار سطحي و ظاهري عناصر بناهاي معماري ايران ـ بخصوص در دورههاي قبل از اسلام، يعني هخامنشي و ساساني ـ صورت گرفت.
در کنار آن کارهاي ديگر معماري بوجود آمدند.
در آنها عناصري از معماري گذشته ايران در شکل بعد از اسلام آن با عناصري از معماري اروپايي در هم آميخته شده بود.
به هر حال عمده اين آثار به جز چند اثر محدود مانند موزه ايران باستان کار ماکسيم سيرو و آندره گدار، به رغم استواري و استحکامشان، فاقد ارزش چندان چشمگيري بودند.
در اين دوره رضاخان پس از به دست گرفتن حکومت، ارتباط بيشتري را با غرب آغاز کرد.
تحولي را در نظام اقتصادي و اجتماعي به وجود آورد و به ايجاد حکومت مقتدر مرکزي دست يازيد.
با توجه به نظام حکومتي، پايه گذاري سازمانهاي جديد دولتي آغاز شد.
بودجه کشور ـ بر خلاف دوره قاجاريه که همواره تهي بود ـ با اخذ مالياتها و عوارض گمرکي و منابع طبيعي به مقدار قابل توجهي افزايش يافت.
دانشجويان بيشتري به خارج از کشور اعزام شدند و از جمله چند دانشجو براي تحصيل معماري به مدسه بوزار فرانسه اعزام شدند.
ـ دانشگاه تهران در سال 1313هـ.ش و دانشکده هنرهاي زيبا به سال 1319 تأسيس شد.
ـ تشکيل شهرداري به صورت نوين به سال 1311 صورت گرفت و متعاقب آن، برج و باروي شهر تهران براي احداث خيايانها و ميادين جديد تخريب شد.
ـ مساحت شهر به سال 1308، 24 کيلومتر مربع يعني شش برابر زمان فتحعليشاه بود که در سال 1313، يعني به فاصله پنج سال به 46 کيلومتر مربع و به عبارت ديگر يازده برابر زمان فتحعليشاه شد.
ـ فعاليت شرکتهاي خارجي در ايران نيز از همين زمان آغاز ميشود.
ميتوان به فعاليت شرکت يرژه در سال 1309 اشاره کرد.
اين شرکت طرح ايستگاه و راهسازي راهآهن جنوب را بر عهده داشت.
ـ شرکت کامپاکس که تکميل راهآهن به آن واگذار شد.
ـ شرکت سنتاب که طرح پل في اهواز را بين سالهاي 1306 تا 1310 انجام داد.
– تيرآهن و سيمان به صورت وارداتي از حدود سال 1311 در ساختمان سازي مورد استفاده قرار گرفت.
پيش از آن با توجه به اينکه مسيومارکف روسي از تيرآهن در نعلدرگاه ساختمان استفاده کرده بود، از ريلهاي فرسوده راهآهن يا لولههاي نفت نيز در ساختمانسازي استفاده ميشد.
در همين زمان استاد سوئيسي مقاومت مصالح دانشگاه تهران استفاده از تير مرکب في را نيز به دست داد.
ـ سال 1311 ، کارخانه قند شاهي با ترکيبي از کاربرد آجر و بتن احداث شد.
ـ سال 1312 نخستين پل بتني پيش فشرده، پل ورسک در شمال و ساختمان شهرداري در شمال ميدان توپخانه ساخته شد.
در همين سال کارخانه سيمان ري تأسيس گرديد.
فعاليتهاي عمراني در اين زمان به دو طريق صورت ميگرفت:
يکي از طريق شرکت مقاطع کاري ساختماني کشور
ديگري از طريق کميسيونهاي ساختماني که به کادر فني مجهز بود و تعدادي معمار را هم داشت.
اصول طراحي مبتني بر دو ديدگاه بود:
تقليد از گذشته، يا سازگاري معماري با زندگي جديد.
مجموعه بناهاي شکل گرفته اطراف ميدان مشق، حاصل ديدگاه نخست است:
ساختمان تلگرافخانه در 1304 به دست الگال، تقليد از نوکلاسي سيسم اروپا؛
ساختمان دادگستري، تقليدي از معماري گذشته خود؛
ساختمان بانک ملي به دست هنريش آلماني در 1311 با الهام از معماري هخامنشي؛
نمونه نسبتاً موفق ميان آنها، ساختمان پست در سالهاي 1307-1311، بناي وزارت امور خارجه به دست الگال با چشمداشتي به بناي کعبه زرتشت هخامنشي؛
کاخ شهرباني، کاري از باقليان که افراطيترين برداشت از عناصر معماري هخامنشي است.
وزارت جنگ، عمارت ثبت کل و همچنين کتابخانه ملّي نمونههاي ديگري از اين ديدگاه است.
همچنين موزه ايران باستان در 1314، اثر آندره گدار که به گفته خودش در طراحي آن لحظهاي از انديشيدن به طاق کسري غافل نبوده است.
دبيرستان فيروز بهرام در 1311، به دست جعفرخان معمارباشي، دبيرستان انوشيروان دادگر در سالهاي 1313-1315، و قسمتي از دبيرستان کالج به سال 1313، هر دو به دست مسيومارکف در زمره معماريهايي از اين دست هستند.
بالاخره در سال 1314، طراحي از سوي يک معمار جوان ايراني تحصيل کرده فرانسه که پس از 17سال به کشور بازگشته بود، يعني طرح پيشنهادي وارطان هوانسيان براي هنرستان دختران، برنده اعلام شد.
در واقع اين بنا را ميتوان حرکت نويني در معماري ايران دانست که کاملاً روند معماري مدرن رايج دنيا را به دست داده شده بود.
پس از آن اين نوع معماري به سرعت در ستير انواع معماري:
بناهاي مسي، تجاري اداري و جز آن شيوع يافت و نتيجه آن بوده است که امروز شاهد آن هستيم.
دوره بعدي از سال 1320 و آغاز حکومت پهلوي دوم شروع ميگردد و تا اواخر دهه چهل ادامه مييابد.
کارهاي معماري مهم عمدتاً بدست چند معمار ايراني مانند محسن فروغي، هوشنگ سيحون و عبدالعزيز فرمانفرماييان ساخته ميشود.
در اين گونه کارها به گذشته معماري ايران توجه ميگردد.
اين توجه کيفيت بهتري نسبت به دوره قبل دارد.
در آنها کوشش ميشود که از هندسه و الگوهاي معماري ايران استفاده شود.
يکي از برجستهترين کارهاي اين دوره مقبره بوعلي سينا در همدان کار هوشنگ سيحون است.
اين دوره نميتواند کار مهمي را در بکارگيري اصول و مباني اسلامي ايران و تکامل آن انجام دهد.
براي استخدام از طريق لينک اقدام کنيد.
براساس معني مندرج در لغت نامه آکسفورد، دکوراسيون داخلي عبارت است از: «هماهنگ سازي طراحي شده براي به جلوه درآوردن رنگها، اثاثيه و ساير اشياء در يک اتاق يا ساختمان به صورت هنرمندانه.»
با اين حساب همه ما هنگامي که خانه خود را تزئين و درباره بهترين چيدمان مبلمان منزلمان فکر ميكنيم، نقش يک دکوراتور داخلي را بر عهده ميگيريم.
در اينجا ميخواهيم سبک هاي مختلفي از دکوراسيون داخلي را مورد بررسي قرار دهيم.
همان طور که در مطلب دکوراسيون مدرن چيست نيز اشاره کرديم، مدرن يک واژه گسترده است که در زمينه دکوراسيون داخلي معمولا به يک خانه که با خطوط صاف و منظم، پالت رنگي ساده و موادي مانند استيل و شيشه طراحي شده است گفنه ميشود.
در دکوراسيون مدرن حس سادگي در همه المانهاي منزل از جمله مبلمان مشاهده ميشود.
صاف، صيقلي، براق و شفاف از جمله ويژگيهايي هستند که در سبک مدرن شاهد آن هستيم.
يکي از ويژگيهاي مهم در دکوراسيون مدرن، استفاده از اشکال هندسي واضح مانند دايرهها و چهارگوشها است.
اشکال هندسي گوشهدار نشاندهنده سرسخت بودن دنياي مدرن است.
اشکال منحني نيز احساس حرکت و پويايي زندگي مدرن را نمايش ميدهند.
ترکيب اين دو با هم تصويري واضح و شفاف از مفهوم مدرنيته را رو بروي شما قرار ميدهد.
همچنين آثار نقاشي ابستره و مجسمههايي با مفاهيم انتزاعي در اين نوع سبک دکور خانه جايگاه ويژهاي دارند.
سبک هاي دکوراسيون داخلي مدرن و امروزي دو نوع سبک متفاوت هستند که اغلب جاي يکديگر استفاده ميشوند، اما اين دو سبک متفاوت از يکديگر هستند.
تفاوت اصلي اين دو سبک در اين است که سبک مدرن تفسيري از طراحي است که در قرن بيستم شروع شده است.
از طرفي سبک امروزي يا معاصر انعطافپذيري بالايي داشته و پايبندي چنداني به سبک خاصي ندارد.
براي مثال در سبک امروزي ممکن است شاهد خطوط خميده در طراحي باشيم، در حالي که در سبک مدرن اين اتفاق رخ نميدهد.
به علاوه در طراحي دکوراسيون امروزي راحتي و خودماني بودن فضا بسيار اهميت دارد.
برخلاف سبک دکوراسيون مدرن که فضايي به مراتب رسميتر را بوجود ميآورد، فضاي دکوراسيون امروزي (معاصر) احساس صميميت بيشتري را به بيننده انتقال ميدهد.
در اصل ميتوان گفت که ما در هر دورهاي که باشيم، سليقه جمعي آن دوره از تاريخ، سبک دکوراسيون امروزي يا معاصر آن دوره را تعريف ميکند.
سبک مينيمال يکي از سبکهاي پرطرفدار در بين انواع سبک هاي دکوراسيون داخلي است.
اين نوع سبک تقريبا همانند سبک مدرن و از آن سادهتر است.
در سبک مينيماليست پالتهاي رنگي استفاده شده معمولا خنثي بوده و هيچ يک از لوازم موجود نيز بيش از حد زرق و برقدار نيستند.
در ضمن سفيد يکي از پرکاربردترين رنگها در دکوراسيون مينيمال است.
در واقع واژه “مينيمال” به معني سادگي و حذف تمام عناصر اضافي از محيط است.
در تصوير بالا ميبينيد که تقريبا همه چيز در کوراسيون ساده و بيآلايش است.
يکي ديگر از ويژگيهاي دکوراسيون مينيمال، استفاده از تضاد رنگهاست.
سفيد در کنار سياه ميآيد.
اين ترکيب متضاد رنگها به اين دليل استفاده ميشود که فضا بيش از حد خنثي نباشد و نماي بصري متعادلي ايجاد شود.
براي آشنايي بيشتر با اين سبک دکوراسيون، پيشنهاد ميکنيم مطلب دکوراسيون مينمال چيست و چه ويژگيهايي دارد را نيز مطالعه کنيد که در آن به طور کامل همه جنبههاي اين سبک دکوراسيون داخلي را شرح دادهايم.
سبک صنعتي همان طور که از نامش پيداست، الهام گرفته از سبکهاي دوره انقلاب صنعتي اروپا و خانههاي شهري قرن هاي 17 و 18ميلادي اروپا است.
در بسياري از دکوراسيونهاي طراحي شده با اين سبک دکور شاهد عناصري هستيم که حس ناتمام بودن طرح را به ما القا ميکنند. براي مثال در اين سبک ممکن است شاهد استفاده از آجر و يا چوب در ظاهر دکوراسيون باشيم.
يک خانه طراحي شده با سبک دکوراسيون صنعتي را ميتوان نسخه بازسازي شده از يک ساختمان صنعتي نيز دانست.
مبلمان چرم در آن دوره از تاريخ اروپا طرفداران بيشماري در بين اشراف و کارخانهداران داشت و به همين دليل به يکي از عناصر جداييناپذير دکوراسيون صنعتي تبديل شده است.
به علاوه، استفاده از جعبههاي پرينت دار به عنوان عناصر دکوراسيون، بيش از همه حس نوستالژيک باز شدن کارخانههاي متعدد در اروپا را بازسازي ميکند.
سبک مدرن دهه نود ميلادي که از آن با عنوان Mid-Century modern ياد ميشود، در واقع بازگشتي به طراحيهاي اواسط دهه 1900 ميلادي (1950 تا 1960) است که حس نوستالژي را به فرد القا ميکند.
در اين سبک شاهد برخي از عناصر مينيمال بوده و ساده بودن نيز يکي از عناصر مهم رعايت شده در آن به حساب ميآيد.
سبک دکوراسيون داخلي اسکانديناوي تجلي از سادگي سبک زندگي ساده مردم شمال اروپا است.
در طراحي اسکانديناوي، مبلمان استفاده شده مانند يک اثر هنري نستا ساده هستند.
از جمله ويژگيهاي سبک دکوراسيون اسکانديناوي، ميتوان به پالت تمام رنگي سفيد و ترکيب عناصري مانند چوب، پلاستيکهاي روشن و استيل، کفپوشهاي قطعهاي، نورپردازي طبيعي و استفاده از لوازم جانبي کمتر اشاره کرد.
سبک اسکانديناوي بسيار به سبک مينيمال نزديک است.
در واقع ميتوان گفت که سبک مينيمال بيشتر ويژگيهاي خود را از سبک اسکانديناوي مدرن وام ميگيرد.
در سبک سنتي شاهد المانهاي کلاسيک همراه با مبلمان مجلل با تعداد زياد لوازم تزئيني هستيم.
از جمله ويژگيهاي مطرح در خانههاي طراحي شده به سبک سنتي، ميتوان به استفاده از چوبهاي تيره، پالتهاي رنگي پررنگ، تنوع بافتهاي استفاده شده در طراحي، مبلمان با پارچههاي بافتني يا مخمل مانند، ابريشمي و گلدوزي و استفاده از خطوط منحني اشاره کرد.
سبک سنتي ريشه در حساسيتهاي اروپايي در طراحي دارد.
در ميان انواع سبک هاي دکوراسيون داخلي دکوراسيون سنتي خاورميانه يکي از منحصر به فردترين دکوراسيونها است.
فرش و گليم ايراني در آن حرف اول را ميزند.
هيچ دکوراسيون سنتي از خاورميانه بودن اين عناصر کامل نيست.
پالت رنگهاي گرم و تند، همراه با نقشهاي سنتي و اسلامي، اجزاي مهم اين سبک دکوراسيون هستند.
پشتي يا تخت با بالشتکهاي طرح سنتي نيز در اين دکوراسيون مهم هستند.
در دکوراسيونهاي سنتي امروزي از مبلماني استفاده ميشود که نقش سنتي لنگ يا گليم بر روي آنها باشد.
سبک انتقالي (Transitional) يکي از سبکهاي محبوب در بين انواع سبک هاي دکوراسيون داخلي به حساب ميآيد.
چرا که اين سبک را ميتوان پلي بين طراحي دکوراسيون داخلي سنتي و مدرن دانست.
سبکي که به نوعي يک تعادل بين سبک سنتي و مدرن را بوجود ميآورد.
در سبک انتقالي ممکن است از مواد استفاده شده در سبک مدرن مانند استيل و يا شيشه استفاده کرده.
در کنار آنها از مبلمان مجلل با پارچه مخملي، همانند سبک سنتي، نيز استفاده شود.
در سبک دکوراسيون انتقالي از پالت رنگي نسبتا خنثي براي ايجاد حس آرامش استفاده ميشود که در عين شيک و براق بودن، فضايي صميمي و خودماني را نيز بوجود ميآورد.
گچبريهاي بالا و اطراف شومينه و طرح آباژوها نمايي سنتي دارند و باقي عناصر مدرن هستند.
منظور از شرق دور، سرزمينهايي مانند چين و ژاپن هستند.
دکوراسيون سنتي اين سرزمنينها بسيار ساده طراحي شده است.
اين سادگي نمايانگر سبک زندگي فروتنانه و به دور از تجملات مردمان اين سرزمينها است.
ميزها و صندليهاي کوتاه و مربع شکل، تشک به جاي تخت، دربها و پنجرههاي کشويي و نقوش مينياتوري ژاپني همگي احساس نوستالژيک فيلمهاي شرقي را تداعي ميکنند.
اين سبک دکوراسيون، به خاطر استفاده از لوازم و عناصر گوشهدار، بسيار نزديک به سبکهاي دکوراسيون مدرن است.
همچنين پالت رنگ به کار برده شده در اين سبک دکراسيون بيشتر از رنگهاي خنثي تشکيل شده است.
البته ميتوان مانند تصوير زير از رنگهاي گرم هم در اين پالت استفاده کرد.
اگر قصد تغيير در طراحي دکوراسيون آشپزخانه را داريد، در قسمت نمونه کارهاي کابينتسازي و دکوراسيون آشپزخانه، ميتوانيد از تصاوير پروژههاي آناميس ديدن کنيد. کارشناسان و متخصصين ما در تمامي مراحل طراحي، اجرا و پيادهسازي پروژههاي مسي، تجاري، اداري و نمايشگاهي آماده ارائه خدمات و مشاوره هستند.
مهندسي عمران هميشه جزء رشته هاي پر متقاضي بوده است اما چرا؟ بيش از 90 درصد دوستاني که مدرک مهندسي عمران دارند، به قصد کسب درآمدهاي قابل توجه وارد اين رشته شده اند نه از روي علاقه و اشتياق!
به همين دليل اکثر آنها در آينده شغلي خود دچار مشکلات شديدي مي شوند که خودشان قبلا فکرشم نمي کردن!
بيکاري روز افزون، خوابيدن پروژه هاي عمراني در نقاط مختلف کشور و هزاران مشکل ديگر باعث شده است که امروزه همه فکر کنند کهرشته مهندسي عمران اشباع شده و ديگر نمي توان از آن کسب شغل و درآمد کرد!
بايد خدمتتون عرض کنم که کساني که اينگونه فکر مي کنند جزء همان 90% افرادي هستند که نه از روي علاقه بلکه فقط به دليل موقعيت شغلي، اسم و رسم و درآمد زايي کلان وارد اين رشته مي شوند!
همه مهندسين عمران مي دانند که برخي از مهندسان عمران به شدت به حرفه خود علاقه مند هستند و با هر شرايطي حاضر به همکاري و خدمت رساني به پروژه هاي مختلف در شهرهاي مختلف هستند، خيلي از اين مهندسين زحمت کش و البته کاربلد در ابتداي دوران کاري خود درآمدهاي آنچناني ندارند ولي از اينکه در حرفه خود مي توانند حرفي براي گفتن داشته باشن راضي هستند.
اگر از آنها درآمدشان را بپرسيد معمولا به شما حرفي نمي زنن و هميشه خدا رو شکر مي کنن که حداقل در حيطه تخصصي خود و رشته اي که به آن علاقه واقعي دارن در حال فعاليت هستند. شايد بخواهيد بدانيد که درآمدهاي آنها چقدر است؟ به دور از هرگونه آمار و ارقام و با توجه به تجربيات و وضعيت کنوني بازار به آمار زير مي رسيم:
مهندسين مجري که زحمت اجراي پروژه ها به دوش آنهاست و تعامل مستقيمي با جزء جزء پروژه دارند داراي درآمدهاي مختلفي هستند که بازه آن با توجه به نوع شرکتي که در آن مشغول به خدمت هستند متفاوت است
مثلا مهندسان مجري که در شرکت هاي گريد 1 فعاليت مي کنند داراي درآمد ماهيانه بين 2 تا 3 ميليون تومان هستند و اگر گريد شرکت متفاوت باشد اين اعداد و ارقام هم کاهش مي يابد ولي حداقل حقوق آنها 1 ميليون و 500 هزارتومان گزارش شده است.
مسئوليت تمام و کمال درستي و صحت کارکرد المان هاي مختلف پروژه هاي عمراني به دوش اين مهندسين است و طبق تعرفه نظام مهندسي استان ها حقوق و مزايا دريافت مي کنند.
حقوق آنها به طور ميانگين بين 1 ميليون و 500 هزارتومان تا 2 ميليون تومان است! که بسته به نوع پروژه متفاوت مي باشد و اين امار به طور متوسط گزارش شده است.
مهندسين مشاور هم که وظيفه محاسبه و مشاوره پروژه ها را بر عهده دارند طبق تعرفه نظام مهندسي حق احمه خود را دريافت مي کنند.
با توجه به متراژ پروژه متفاوت مي شود.
ولي به طور معمول بين 1 تا 5 ميليون تومان است.
مترورها که تعداد آنها در ايران به شدت کم است درآمدهاي خوبي دارند.
معمولا به دليل جايگاهي که در پروژه ها دارن از احترام و پرستيژ کاري ارشمندي برخوردار هستند.
حقوق ماهيانه آنها حدود 2.5 تا 3.5 ميليون تومان است.
يکي از زحمت کش ترين و حساس ترين حوزه هاي کاري مهندسي عمران همين نقشه برداري است.
آن ها مهارت و توانايي خاصي را بايد داشته باشند.
شايد بگوييد چه مهارتي؟
يه دوربين بر مي داريم مي ريم کارمون انجام مي ديم ديگه؟!
اگر اينگونه فکر مي کنيد سخت در اشتباهيد!
اين حرفه سختي هاي زيادي داره و مهارت منحصر به فردي هم مي خواهد!
اما در آمدهاي آنها بين 3 تا 7 ميليون گزارش شده است.
بسته به نوع شرکت و نوع پروژه اين رقم متفاوت است.
اين رشته به واقع يکي از رشته هاي نسبتا ساده در مهندسي عمران به حساب مي آيد.
درآمدهاي مهندسين فعال در اين حوزه هم بين 1 ميليون و دويست هزارتومن تا 2 ميليون و پونصد هزارتومن مي باشد!
سرپرستي کارگاه کار هر مهندسي نيست دوستان عزيز!
اين سمت در پروژه هاي بزرگ بسيار استرس زا است.
در برخي از عمليات هاي پروژه مانند گودبرداري، تنش ها و فشارهاي رواني شديدي روي سرپرست کارگاه وارد مي کند!
اما حقوق آنها به نسبت بهتر است و از 2 ميليون تا 10 ميليون تومن گزارش شده است!
مديران پروژه هم که ناظر بر فعاليت هاي کل کارگاه زير مجموعه خود هستند.
آن ها وظايف و مسئوليت هاي سنگيني بر عهده دارند.
اين مسئوليت ها باعث مي شود بازه حقوق آنها بين 5 تا 12 ميليون تومن باشد.
اما صحبت از درآمدهاي برخي مهندسين عمران شد که چطوري اين همه پول در ميارن؟ نکات جالبي را خدمت شما عزيزان خواهيم گفت تا شايد از زاويه اي ديگر به اين رشته نگاه کنيد:
زد و بند و پارتي بازي هاي روز افزون در ارگان ها و مناقصات مختلف و همچنين سازمان نظام مهندسي استان ها، باعث شده تا عده اي خاص به دنبال کسب پروژه هاي بزرگ و سودآور باشند و از اين راه به درامدهاي کلاني مي رسند.
درآمد هايي که شايد خيلي از مهندسين عمران تا آخر دوران حرفه اي کار خودشان نتوانند چنين درآمدهايي کسب کنند!
متاسفانه اين يک واقعيت تلخ است که بيشتر اين افراد نه همه آنها! از تخصص کافي و لازم هم برخوردار نيستند.
اين افراد تنها با داشتن رابطه ها و لينک هاي قوي، پروژه هاي خوبي بر مي دارند و به اکيپ زير دست خود مي سپارن تا پروژه انجام بشه!
تعامل مالي مناسب، روابط اجتماعي قوي، سبک پوشيدن لباس، صحبت کردن، همکاري با اکيپ زير دست از نقاط قوت اکثر اين مهندسين است.
خيلي از دوستان فکر مي کنن که تنها تخصص علمي و تجربي ملاک عمل درامد زايي است.
اما رابطه بازي نيز در آن اثر دارد!!
چه بخواهيد چه نخواهيد بايد در حرفه مهندسي عمران رابطه بازي هاي قوي داشته باشيد و تخصص اينگونه مهندسين نيز در همين نوع برخورد و لينک زدن ها است. با يک گوشي تلفن و زد و بند هاي مناسب و به اصطلاح برد برد مي توانند درامدهايي بدست بيارن که واقعا زندگي اونها رو متحول مي کنه! اما آيا اين کار براي همه مهندسين شدنيه؟؟
متاسفانه خير!
اين کار براي افرادي ممکن است که از قبل لينک هاي قوي داشتن و يا در خلال روند کسب تجربه در دوران حرفه اي خود به اين گروه ها ملحق شده اند!
تجربه، تخصص، هوش، رابطه بازي، تواضع، خوش حسابي، اعتبار کاري خوب، تيم فني قوي مي تواند از اصلي ترين تخصص هاي لازم براي ورود به اين عرصه باشد.
رشته معماري ترکيبي از هنر، علم، رياضي و کسب و کار است.
بنابراين نياز به داشتن يک پيشزمينه قوي در موضوعات مختلف دارد.
معماري يک رشته ميان رشته اي است که تحصيل در آن در مقطع کارشناسي چهارسال به طول ميانجامد.
هنگام تحصيل خود دروس رياضي مثل هندسه، جبر، حساب و دروس علوم مثل فيزيک و شيمي، همچنين آمار، علوم رايانه به ويژه مدل سازي سه بعدي و هنر را خواهيد خواند.
اگر يک رشته ميان رشتهاي شما را به هيجان ميآورد، ميتواند بهترين انتخاب براي شما باشد.
در مقطع کارشناسي، دو زيرشاخهي معماري و معماري داخلي ارائه ميشود.
به طور کلي تعداد واحدهايي که دانشجويان بايد در طول تحصيل بگذراند 140 واحد است.
در ادامه تحصيل براي مقطع کارشناسي ارشد، متقاضيان ميتوانند گرايشهاي انرژي و معماري، مهندسي معماري، تکنولوژي، منظر، مديريت پروژه و ساخت، معماري داخلي و . را برگزينند.
شرح دروس را ميتوانيد در جدول زير ببينيد:
براي پاسخ به اين سوال خوب است که سوالات زير را از خود بپرسيد و پاسخ دهيد:
افرادي که در اين حرفه متخصص هستند، ميتوانند در زمينههاي بسيار گستردهاي فعاليت کنند.
از ساخت و ساز گرفته تا طراحي. مسيرهاي شغلي متفاوتي در پيش روي يک معمار قرار دارد.
براي مثال طراح داخلي، طراح يا برنامه ريز شهري و . .
فرصتهاي شغلي يک معمار به قرار زير است:
علاوه بر اينها شما ميتوانيد از مهارتهايي که در طول اين دوران ياد گرفتهايد نيز استفاده کنيد.
براي مثال يک معمار ميتواند به عنوان يک مدلساز فعاليت کند.
تحصيل در يک رشته ميان رشتهاي چنين مزيتي دارد که گسترهي عظيمي از رشتهها در مقابل شما قرار ميگيرد.
کارشناسي ارشد داراي 7 زيرگرايش ميباشد.
اين گرايشها شامل مسکن، معماري پايدار، معماري فضاهاي بهداشتي درماني، معماري فضاهاي آموزشي و فرهنگي، معماري فناوري، معماري فني- گرايش معماري مي باشد.
تلاش در جهت پياده سازي اهداف توسعه پايدار و مفاهيم پايداري براي کاهش اتلاف انرژي و آلودگي هاي زيست محيطي در معماري، سبب ايجاد گرايش معماري پايدار در کارشناسي ارشد معماري شده است.
هدف، بيشترين استفاده از امکانات محيط طبيعي و بهره برداري بهينه از فنآوريهاي معاصر و نيز کنترل آلودگيهاي محيطي، استفاده بهينه از منابع و از بين بردن پسماند مي باشد.
معماري پايدار، يکي از جديدترين شاخه هاي معماري در سطح مي باشد.
دانش آموختگان گرايش معماري فن آوري در مقطع کارشناسي ارشد معماري، با طراحي فني ساختمان و بهينه ترين روشهاي ساخت آثار و به کار گيري تکنولوژيهاي مناسب در طراحي، ساخت و بهره برداري از بنا آشنا خواهند شد.
معماري فن آوري از نظر محتواي درسي شباهت زيادي به رشته تکنولوژي دارد.
بر خلاف رشته تکنولوژي، براي ورود به رشته معماري فن آوري بايد در آزمون تستي رشته معماري شرکت کرده و آزمون اسکيس را نيز پشت سر بگذاريد.
در گرايش مسکن، آموزش دانشها و مهارتهاي لازم در حوزه طراحي واحدها و مجتمعهاي مسي، رسيدگي به مسائل مرتبط با مسکن و انجام پژوهشهاي مربوطه مورد نظر مي باشد.
اين رشته در حدود 50 سال پيش در دانشگاه هاي اروپا تعريف مي شود.
تشکل هاي علمي مختلف اين رشته در سطح جهاني توانسته انسجام و يکپارچگي اعضاي جامعه معماري منظر را ارتقا بخشد.
با افزايش کاربردهاي معماري منظر در مسائل مربوط به حوزه سرزميني و ايجاد گرايش هايي که در ارتباط با اين رشته هستند مانند منظر شهري- منظر فرهنگي- برنامه ريزي و مديريت منظر، حضور متخصصين منظر در جايگاه هاي اجرايي و مديريتي مورد نياز خواهد بود.
منظر داراي ماهيت مکان و محصول تجربه انسان از محيط و فضاهاي بيروني است.
اما فضاي منظر با فضاي معماري متفاوت است. فضاي منظر فاقد کرانه هاي بارز است.
منظر حد واسط فضاي مصنوع معماري و طبيعي پيرامون انسان است.
در اين گرايش که اخيراً با نام فناوري معماري شناخته مي شود، علاوه بر توجه به مباحث عمومي رشته معماري، به طور خاص بر استفاده از روش هاي بهينه در ساخت آثار معماري و طراحي فني ساختمان، بکارگيري تکنولوژي مناسب در طراحي ساختمان و يافتن روشهاي بهينه در ساخت و بهره برداري از بنا تأکيد مي شود.
دانش آموختگان آن به عنوان يک مهندس حرفه اي، زمينه هاي کاري مناسبي در بخشهاي خصوصي و يا سازمانهاي دولتي به عنوان طراح يا ناظر پروژه و يا مدير پروژه خواهند داشت.
امروزه يکي از پرچالش ترين بحثهاي مطرح در جهان، بحث توسعه پايدار مي باشد.
به دليل پايان پذير بودن منابع انرژي هاي تجديدناپذير، ايجاد بحران انرژي در کل جهان و آلودگيهاي وارده به محيط زيست به دليل استفاده بي رويه از انرژي هاي فسيلي که حتي منجر به نابودي آن شده است.
وم استفاده از انرژي هاي تجديد پذير در بناها -که بيشترين مصرف انرژي را دارند- احساس مي شود.
اينگونه معماري پايدار پيشتاز مباحث روز جامعه شده است.
انجام مرمت شهرهاي تاريخي در زمانهاي مختلف با توجه به شرايط تاريخي و اجتماعي- اقتصادي و با اهداف گوناگوني صورت گرفته است.
پرداختن به مرمتهاي شهري اهدافي بزرگ دارد.
از جمله اين اهداف ميتوان به پيشرفت صنعت گردشگري و تشويق گردشگران- بازآفريني شهري، حل مشکلات و برطرف کردن کمبودهاي مناطق تاريخي شهر و حتي کمک به قرارگيري در زمره شهرهاي جهاني اشاره نمود.
براي استفاده از امکانات معمار آنلاين وارد لينک شويد.
صنعت ساختمان سازي از زمانهاي قديم به عنوان يک صنعت سنتي و با بهرهوري کم شناخته شده است.
بر اساس مطالعات اخير اين فرآيند زمان بر بوده و به کندي پيش ميرفته است؛ اما با ورود تکنولوژي به صنعت ساختمان در دهههاي اخير با استفاده از قطعات پيش ساخته، ساخت ساختمانها سريعتر به پايان مي رسد.
ساختمان يا بنا سازهاي براي ست ميباشد و به عنوان سرپناه يا براي کار ساخته ميشود.
ساختمان محيط را به دو بخش درون و بيرون تقسيم ميکند.
در معناي کلي هر سازهاي مي تواند ساختمان ناميده شود. منظور از ساختمان، بناهاي ساخته شده به وسيله مصالح بنايي همچون سيمان، آجر، گچ، آهن و… ميباشد.
برخي از ساختمانها از نظر بلنديشان طبقهبندي ميشوند.
مثلا به ساختمانهايي که بلندي آنها از اندازه مشخصي بيشتر باشد، ساختمان بلند مرتبه ميگويند.
جالب است بدانيد طبق مصوبه سال 1377 شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران به ساختمانهاي بالاتر از شش طبقه ساختمان بلند مرتبه ميگويند.
همچنين به ساختمانهاي بسيار بلند برج يا آسمان خراش گفته ميشود.
ساختمانهاي بزرگ با ارزش قديمي بيشتر را عمارت ميگويند.
ساختمانها بر اساس اهميت و کاربرد در صنعت ساختمان به چهار گروه اصلي تقسيم بندي مي شوند که عبارت اند از:
مراکز آتش نشاني، بيمارستانها، مخابرات، نيروگاهها، برجهاي مراقبت،تاسيسات آب رساني، مراکز کمک رساني، راديو و تلويزيون، تاسيسات انتظامي و… .
اين ساختمانها نيز به 3 دسته تقسيم ميشوند:
الف) آن دسته از ساختمانهايي که خرابي ناشي از آن موجب تلفات جاني و مالي زيادي مي شود مثل فروشگاههاي بزرگ، مدارس، سينماها و… .
ب) آن دسته از ساختمانهايي که باعث از دست رفتن ثروت ملي ميشوند مثل مراکز نگهداري اسناد و مدارک ملي، موزهها و… .
ج) آن دسته از ساختمانهايي که موجب آتش سوزي و آلودگي محيط زيست مي شوند مثل مراکز سوخت رساني، پالايشگاهها و… .
اين دسته شامل همه ساختمانهاي مشمول آيين نامه، به جز ساختمانهاي اعلام شده در سه گروه ديگر ميباشد.
مانند هتلها، پارکينگهاي چند طبقه، کارگاهها، ساختمانهاي صنعتي ساختمانهاي مسي و اداري و تجاري و…
اين گروه از ساختمانها نيز شامل دو دسته ميشوند.
دسته اول مربوط به ساختمانهايي است که خسارت نسبتا کمي از خرابي آنها ايجاد ميشود و احتمال بروز تلفات انساني در آن کم است مثل سالنهاي نگهداري دام و انبارهاي کشاورزي.
دسته دوم هم ساختمانهاي موقتي هستند که بهره برداري از آنها کمتر از دو سال است.
توسعه پايدار و محيط زيست در فعاليتهاي صنعت ساختمان توجه متخصصان امر را در اغلب كشورهاي جهان به خود جلب كرده است.
از مشخصههاي بارز و مشكل ساز صنعت ساختمان سازي كشور به كارگيري مصالح ساختماني مدرن با استفاده از روش هاي ساخت و ساز سنتي است.
اين شيوه ساخت و ساز در كشور نشان داده است كه مشكلات كمي (برآورده نكردن نيازها) و كيفي (مقاومت مناسب ساختمان ها در برابر زله، كوتاهي عمر مفيد بنا، فرسايش به علت عوامل اقليمي، توليد ضايعات ساختماني بيش از حد در حين اجرا، ناكارايي امكان بازيافت مصالح ساختماني و غيره) را به همراه دارد.
علاوه بر اين، استفاده از كارگران غيرماهر مهم ترين دليل ناكارايي سيستم هاي رايج است. سازگار نبودن سيستمهاي ساختمان سازي رايج در كشور براي كارگذاري عايق حرارتي سبب هدر رفتن مقدار زيادي انرژي در بخش ساختمان ميشود.
عوامل فوق مشكلات محيط زيست و توسعه پايدار در صنعت ساختمان سازي كشور است كه نيازمند مطالعه و تحقيق و ارايه راهكارهاي مناسب جهت تعيين معياري براي انتخاب مصالح ساختماني مناسب و سيستمهاي ساختماني كارآمد براي اهداف مختلف و در اقليمهاي متفاوت است.
علاوه بر اين استفاده بيش از حد از منابع طبيعي نيز آسيبهاي جبران ناپذيري به محيط زيست وارد مي كند.
سيستمهاي ساختماني جديد براي پاسخ گويي به نيازهاي زيست محيطي و توسعه پايدار در صنعت ساختمان در اغلب كشورها (مثل توليد صنعتي، پيش ساخته، استفاده بهينه از مصالح ساختماني، صرفه جويي در مصرف انرژي در صنعت ساختمان، امكان بازيافت مناسب مصالح ساختماني و در نهايت اقتصادي كردن بخش ساختمان) شكل گرفته است.
از اين نوع سيستمهاي ساختماني مي توان به سيستم ساختماني قاب في سبك اشاره كرد.
سيستمهايي که در دهه گذشته با توجه به مشخصات فوق در كشورهاي پيشرفته به كار گرفته شد.
با مشخص كردن معيارهايي جهت به كارگيري اين نوع سيستمهاي جديد ساختماني با استفاده از امكانات بالقوه و بالفعل صنعت ساختمان كشور و معرفي قابليتهاي اين نوع سيستمهاي ساختماني سبك، مخصوصا قاب في سبك (Lightweight Steel Framing) يا (Light gauge Steel Framing) براي پاسخ گويي به بعضي از مشكلات فوق تجزيه و تحليل شود.
مواد مضاف بتني: موادي هستند که خاصيت بتن تازه را تغيير ميدهند.
U ناوداني: نوعي پروفيل که عمده مصرف آن در ساخت بادبند، پلها و … استفاده ميشود.
ميلگرد: نوعي پروفيل با مقطع گرد و به صورت ساده و آجدار در کارهاي بتني مسلح و مهارها به کار ميرود.
تسمه: با مقاطع مربع، مستطيل و براي ساخت درها، حفاظها و وصلهها در ساختمان به کار ميرود.
چوب: در قديم براي نعل درگاه و ساخت درب و پنجره و حالا براي ساخت درها و ساخت قالب استفاده ميشود.
تخته في: در کارهاي آرايشي بنا، ساخت در، مبل و صندوقه بتن به کار ميرود.
پارکت : فرآيندي از چوب که براي فرش کف ساختمان استفاده ميشود.
شيشه ايمني: نوعي شيشه با حداقل ضخامت 31 ميليمتر که هنگام شکستن خرد نميشود.
شيشه: براي عبور نور و جلوگيري از هدر رفتن انرژي از مادهاي سيليسي استفاده ميشود.
بتانه: نوعي خمير که عمده استفاده آن در شيشه است.
قير: نوعي فرآورده نفتي که در عايق بندي ساختمان استفاده ميشود.
اندود کاه گل: نوعي ملات براي عايق بندي ساختمان استفاده ميشود.
سيمنت تايل: نوعي موزائيک که ملات آن با دقت ساخته شده و ويبره ميشود.
رابيتس: نوعي توري به منظور نگه دارنده اندود در مقاطع با سطح نچسب و صيقلي است.
بتن سبک: نوعي بتن که در آن پودر آلومينيوم و پوکه اضافه شده به منظور عايق صوتي و غير سازه اي استفاده ميشود.
سيپورکس: آجرهاي گچي که براي ساختن ديوار جداکننده يا سقف سبک به کار ميرود.
پانل گچي: ملات گچي پيش ساخته براي جداسازي و عايق صوتي حرارتي استفاده ميشود.
دکوراسيون داخلي سبک ايران داراي ويژگي هايي است که از ارزشي ويژه برخوردار است.
ويژگي هايي که هريک در عين سادگي معرف شکوه سبک ايراني است.
ويژگي هايي همچون طراحي مناسب، محاسبات دقيق، فرم درست پوشش، رعايت مسائل فني و علمي در ساختمان، ايوان هاي رفيع، ستون هاي بلند و بالاخره تزئينات گوناگون.
از هنرمندان اين سبک مي توان به ديويد اسميت، دونالد جاد، ارنست تروا، سول لويت، کارل آندره، دن فلاوين، رابرت رايمن، رونالد بلادن و ريچارد سِرا اشاره کرد.
آثار هنرمندان مينيماليست گاه کاملاً تصادفي پديد مي آمد و گاه زاده شکل هاي هندسي ساده و مکرر بود.
اين سبک دکوراسيون داخلي نهايت صحت و دقت است و هيچ چيزي بيش از حد و زيادي نيست ، بدون زمينه اي گزاف و مجلل.همين طور که از اسم اين استايل مشخص است، تاکيد اين سبک بر سادگي و بي آايشي است. رنگ هاي مورد استفاده در اين سبک ممکن است خيلي تيره و خسته کننده يا روشن باشند، يا در برخي موارد ممکن است از رنگ هاي درخشان و نمايشي استفاده شود. اجزا و وسايل مورد استفاده در يک مکان با طراحي داخلي مينيماليست همين طور با اشکال هندسي مثل مربع، مستطيل و دايره مي باشند، اما سطوح و ظواهر همه چيز صاف و ساده ، بدون جزئيات و بي آلايش است.
اين سبک دکوراسيون داخلي يک سبک پالوده، توسعه يافته، با جزئيات و ريزه کاري هاي فراوان که در ساختار مبلمان و وسايل روشنايي و غيره يافت مي شود. مبلمان و لوازم ديگر حکاکي شده و منبت کاري شده هستند. يک منزل با طراحي دخلي کلاسيک با چيزهاي گلدار، و باگل و گياه و اشکال افسانه اي مزين شده است.
سبک روستيک در فضاهاي ويلايي کاربرد دارد و کوشش آن در به درون خانه کشيدن طبيعت خالص است.
البته ساختار خام و نپخته اي دارد و داراي اجزائي ناصاف و کمي زمخت است.
مبلمان و وسايل روشنايي گاها از کنده درخت، تنه و شاخه ي درختان و الياف و کنف ساخته مي شوند.
اين سبک در خانه هاي ويلايي و کوهستاني و روستايي يافت مي شود.
اين سبک دکوراسيون داخلي، سبک پالوده شده و با شکوهي است. سبکي است که جزئيات سبک کلاسيک با رويکردي جديد در آن يافت مي شود. فرم کلي سبک کلاسيک از لحاظ ساختاري و همين طور برخي لوازم منزلي که در سبک کلاسيک وجود دارد در اين سبک حفظ شده است و با عناصر مدرن ترکيب شده اند. اين سبک تلفيقي بين قديم و جديد است.
اين سبک دکوراسيون داخلي بخشي از سبک مدرن است.
اين سبک نوين، مبتکرانه، غيرمعمول و خلاف عرف و بدون قيود و قانون است.
ساختار اين سبک به گونه اي است که از وسايل و احجام هم پوشان استفاده مي کند.
رنگ ها کاملا تصادفي انتخاب مي شوند حتي رنگ هاي مورد استفاده براي يک اتاق.
تميز بودن، کم کردن جزئيات و توجه به سادگي ازخصوصيات بارز سبک دکوراسيون داخلي ژاپني است فريم غالب در آن مربع است.
وجود عناصر خاصي مانند: تاتامي مت(کف پوش حصيري بافته شده از ساقه برنج) واشيتسو(اتاقي پوشيده شده از تاتامي مت) درهاي کشويي، ميز کوتاه و صندلي آن به نام زابوتن. تورما: اتاقک آلاچيق مانند و همينطور کاکمونو.
سوئي سکي، ايکبانا، بن ساي، توري از ويژگي هاي اين سبک است.
باغ آرايي ژاپني که تحت تأثير آئين هاي شينتووذن بوده جلوه خاصي به آن بخشيده است.
سه اصل مهم در اين سبک دکوراسيون داخلي وجود دارد: سادگي، انرژي و طبيعت؛ که مهمترين اصل پيدا کردن مکان مناسب براي هر وسيله مي باشد. کاربرد چوب به عنوان يک متريال طبيعي در اين سبک زياد ديده مي شود. کاربرد اصول فنگ شويي (باد و آب). برقراري اعتدال ميان انرژي ها يکي ديگر از خصوصيات سبک چيني است. عناصر مهم درفنگ شويي: آب، آتش، خاک، چوب و ف هستند. مهمترين اصل فنگ شويي پرهيز از انباشتگي و بي نظمي و اصل ديگر دقت در رنگ محيط اطراف است. گياه بامبو به نحوي اعجاب انگيز هر 5 اصل فنگ شويي را وارد محيط مي کند. رنگ هاي اصلي کاربردي در اين سبک مشکي، طلايي، زرد و قرمزهستند.
طراحي داخلي اين سبک دکوراسيون داخلي معروف است به سبک عجيب و غريب. عناصر اصلي در آن فرش، کاشي، ظروف رنگي، سفال فانوس، آثار في، کف پوش سفالي قرمز، سکوهاي بيرون زده از ديوار، مبلماني با چوب هاي منبت و مشبک، سايه بان بالاي تخت، حياط اندروني (رياض)، چراغ هاي خفا، کاشي زليج و تجين است. رنگ هاي مورد مصرف آبي فيروزه اي و کبود، سفيد و سبز هستند.
هنر مصري سبک هنر توصيفي است.
استفاده زياد از سنگ هاي طبيعي مثل آهک و حجم هاي مکعبي، حجيم و خطوط مستقيم ستون هاي قطور و منقوش و پنجره هاي مشبک چوبي با رنگ تيره در معماري مصري و نوع خاص پرسپکتيو آن و همچنين استفاده از عناصر بارزي مانند: مصطبه (مقابر اشرافي)، هيرو گليف (بارزترين نقوش دکواتيو مصري )، ستون هاي کوتاه و چاق، هيروگليف، نقاشي ساکن و خشک، نقاشي پر رنگ و لعاب، نقاشي روي پاپيروس، نقش کنده کاري شده روي ديوار، رابطه نزديک با طبيعت، لوتوس، آنخ (کليد زندگي يا کليد نيل )، خداي مات، آنوبوس، خپري (سوسک بالدار)، آمن، وجت، ايارت، اوروبوروس، بست، کانوپيک، اوبلسيک.
در دکوراسيون مصري وجود طاقچه هايي پر از اشياء تزئيني و مجسمه و… دردل ديوار ها جلوه خاصي به اين سبک بخشيده است.
اگر قصد تغيير در طراحي دکوراسيون آشپزخانه را داريد، در قسمت نمونه کارهاي کابينتسازي و دکوراسيون آشپزخانه، ميتوانيد از تصاوير پروژههاي آناميس ديدن کنيد. کارشناسان و متخصصين ما در تمامي مراحل طراحي، اجرا و پيادهسازي پروژههاي مسي، تجاري، اداري و نمايشگاهي آماده ارائه خدمات و مشاوره هستند.
- کابينت ممبران به کابينتي گفته ميشود که در آن از روکش ممبران استفاده شده باشد.
- بهتر است بگوييم که ممبران يا وکيوم يکسري روکش پيويسي هستند.
آنها بر روي جنسهاي مختلف از جمله ام دي اف، چوب يا نئوپان کشيده ميشوند.
به آن جنس خام زيبايي ميبخشند.
- اکثر اين روکشهاي پيويسي بر رويام دي اف کشيده ميشوند.
متريال خام کابينتهاي ممبران اغلب ام دي اف است.
- روال کار به اين صورت است که بر رويام دي اف خام يا ام دي افي که با دستگاه سيان سي ابزار زده شده است ابتدا چسب زده ميشود.
سپس به کمک تکنولوژي مخصوص روکش ممبران براي روي آن وکيوم ميشود.
- معمولاً به دليل قيمت بالا، فقط آن سمت ام دي اف که به سمت بيرون است روکش ممبران ميشود و طرف ديگر با پيويسي سفيد پوشش داده ميشود.
- معمولاً آن را با کابينت کلاسيک يکي ميدانند.
اما درواقع ميتواند هم به صورت کلاسيک و هم به صورت مدرن کار شود.
- اگر بر روي يک ام دي اف طرحهاي کلاسيک کار شود و بعد روکش ممبران شود طبيعتاً به آن کابينت کلاسيک ميگويند.
اگر به صورت ساده روکش شود ميتوان در کار مدرن از آن استفاده کرد.
- کابينت ممبران داراي مدلهاي مختلف و دو نوع طرح روکش است.
نوع اول هم مناسب طرحهاي کلاسيک و هم مناسب طرحهاي مدرن است.
اما روکشهاي ضخيمتر و براق نيز وجود دارد که مخصوص کابينت ممبران مدرن است.
- با توجه به طرح و رنگ ميتوان از روکشهاي نوع اول در طرحهاي مختلف مدرن و کلاسيک استفاده کرد.
روکش نوع دوم که ضخيم و براق است فقط در طرحهاي مدرن قابل استفاده است.
- به اين نکته توجه کنيد که اين نوع تأثير زيادي در دکور آشپزخانه و زيبايي خانه دارند.
از طرفي تنوع طرح در آن نسبت به بقيه جنسهاي کابينت بيشتر است.
- مزاياي کابينت ممبران در دکور آشپزخانه متعدد و متفاوت است که به بررسي هرکدام از آنها ميپردازيم.
- اولين و شايد از مهمترين مزاياي کابينت ممبران در دکور آشپزخانه تنوع طرح پذيري آن است.
يعني با استفاده از تکنولوژي سيان سي و وکيوم ميتوان انواع طرحها را بر رويام دي اف پياده کرد و سپس آن را روکش کرده و استفاده کرد.
- از ديگر مزايا ميتوان به قيمت مناسب و متناسب با طرح و اجرا اشاره کرد.
زيرا به نسبت کابينتهاي کلاسيک ساخته شده با چوب داراي قيمت پايينتري بوده و همان قابليت طرح پذيري را دارد و بعضاً ازلحاظ ريزه کاري و طراحي قويتر از کابينتهاي طرح کلاسيک باشد.
- همينکه بتوان با قيمت پايينتر کابينتي شبيه به کابينتهاي کلاسيک را اجرا کرد خود مزيت است.
- بايد در نظر داشت که وقتي روکش به صورت يکپارچه بر رويام دي اف مينشيند و ديگر جاي درز و يا بندي موجود نيست زيبايي کار دوچندان ميشود و بر مزاياي کابينت ممبران ميافزايد.
- از ديگر مزاياي کابينت ممبران در دکور آشپزخانه عدم نفوذ آب و رطوبت به لايههاي ام دي اف است که به نسبت بقيه کابينتها در زمينه رطوبت و آب قويتر است.
- از مزاياي آن ميتوان به اين مورد اشاره کرد که معايب روکش ام دي اف هاي معمولي که به صورت ملامينه و از نوع وينيل بودند بر طرف شده است.
- روکشهاي پيويسي ممبران برخلاف روکشهاي ملامينه بخار نميشود و هواي خانه را آلوده نميسازد.
روکشهاي ملامينه به مرور زمان ميتوانند مشکلات تنفسي خفيفي را براي کودکان و سالمندان ايجاد کنند اما روکش ممبران فاقد چنين مضراتي است.
- لازم به ذکر است کهام دي اف هاي معمولي براي محيط زيست مضر بوده و بهواسطه ماده وينيل آن را آلوده ميکند.
اما روکشهاي پيويسي ممبران چنين مشکلي را ايجاد نميکند و اين از مزاياي کابينت ممبران است.
- از ديگر مزاياي کابينت ممبران نسبت به کابينتهاي چوبي اين است که نگهداري آسانتري دارند.
ازاينرو که هرچند وقت يکبار کابينتهاي چوبي بايد رنگ يا روغن شوند تا تازگي خود را نمايان سازند.
اما کابينت ممبران اينگونه نبوده و با يک پاک کردن ساده، تازگي خود را دارد.
در ضمن به خاطر روکش پيويسي لکهها بهراحتي از روي آن پاک ميشوند.
- يکي از معايب در دکور آشپزخانه اين است که به نور و حرارت حساسيت داشته و به مرور زمان و در برابر نور آفتاب امکان تغيير رنگ در آن وجود دارد.
- البته بايد در نظر داشت که اگر جنس چسب روکش مناسب نباشد در اثر نور آفتاب و يا حرارت امکان ضعيف شدن چسب وجود دارد.
تبعات آن شامل باد کردن روکش يا جدا شدن روکش از ام دي اف ميشود.
نهايتاً خرابي کل کار را به همراه دارد و اين از معايب کابينت ممبران است.
- نکته بعدي که جزو معايب کابينت ممبران محسوب ميشود اين است که نسبت به اجسام تيز حساسيت دارد و در اثر برخورد يا کشيده شدن اين اجسام امکان پاره شدن روکش وجود دارد. بايد کاملاً مراقب بود که اجسام تيز برخوردي با روکش نداشته باشند، در غير اين صورت بايد هزينه و زمان زيادي را صرف تعمير آن کرد.
- از ديگر معايب آن ظرافت زياد طرحها است.
اگر طرحي که براي کابينت انتخاب ميکنيد داراي ريزهکاري زياد و يا طرحهايي با اشکال کوچک باشد، آنگاه نبايد انتظار کار بسيار ظريفي را داشته باشيد.
زيرا وکيوم روکش پي وي سي در اينگونه طرحها معمولاً دقت بالايي نداشته و از کيفيت کار کاسته ميشود.
- بايد سعي شود طرحها و يا برجستگيهاي کابينت خيلي ريز و ظريف نباشند.
زيرا لايه پيويسي آن را بهخوبي و با دقت بالايي پوشش دهد که اين از معايب کابينت ممبران است.
- از ديگر معايب کابينت ممبران تعمير کابينت با طرح و رنگ اوليه است. تصور کنيد کابينت ممبران را در خانه خود نصب کردهايد و پس از سه سال يکي از دربهاي کابينت دچار مشکل شد و نياز به ساخت مجدد آن درب است. حال پيدا کردن همان طرح و کد رنگ سه سال پيش کمي دشوار است مگر اينکه در ابتداي کار نوع روکش ممبران خود را از شرکتهاي معتبر تهيه کرده باشيد که بعد از گذشت چند سال امکان موجودي آن کد رنگ و طرح بيشتر باشد. ولي هيچ تضميني وجود ندارد زيرا بازار مدام با سليقه مشتري تغيير ميکند و اين امري کاملاً عادي است.
- از ديگر معايب کابينت ممبران تنوع کيفيت اجرا است.
کيفيت و ماندگاري آن به مجري کابينت بستگي دارد.
اين امکان دارد که مجري کابينت مرحله روکش را به يک کارگاه عادي بسپارد و اين امکان وجود دارد که آن را به يک شرکت قوي بسپارد.
درنتيجه تنوع کيفيت اجرايي مخصوصاً در مرحله روکش کابينت ممبران، به نوعي ميتواند جزو معايب کابينت ممبران به حساب آيد.
- يکي از مهمترين بخشهاي کابينت، يراقآلات آن است که بايد در خريد و قيمت کابينت ممبران بسيار دقت شود.
از مجري کار در مورد نوع جنس و برند يراقآلات استفاده شده در کابينت سؤال شود.
همچنين در مورد جنس و نوع صفحه شرکتي که استفاده ميشود پرسيده شود.
- در برخي موارد بعضي از مجريان کار براي کم کردن قيمت اوليه از ابزارهاي کاري پاخور، تاج و زير چراغي ميکاهند و باعث سهولت در توليد ميشود.
حتماً در زمان خريد به ميزان ريزهکاري در کابينت ممبران توجه شود.
قيمت را بر اساس اين موارد مدنظر قرار دهيد.
- حتماً از نوع روکش و چسب استفاده شده و نحوه گارانتي محصولات اطلاع پيدا کنيد
در خريد اين نوع اين نکات را مدنظر قرار دهيد.
- حتماً از جايي که کابينت خود را تهيه ميکنيد نقشه نهايي را قبل از عقد قرارداد بررسي کنيد.
يک نسخه از آنها تحويل گيريد تا پس از پايان کار نقشه و طرحهاي نشان دادهشده و نصبشده کاملاً يکسان باشد.
- در خريد کابينت ممبران توجه کنيد که دستگيرهها بايد از سمت مجري تهيه شود.
از جنس سراميک يا طرح برنز باشد که زيبايي را بيشتر کند.
نبايد از دستگيره استيل استفاده شود.
اگر قصد تغيير در طراحي دکوراسيون آشپزخانه را داريد، در قسمت نمونه کارهاي کابينتسازي و دکوراسيون آشپزخانه، ميتوانيد از تصاوير پروژههاي آناميس ديدن کنيد. کارشناسان و متخصصين ما در تمامي مراحل طراحي، اجرا و پيادهسازي پروژههاي مسي، تجاري، اداري و نمايشگاهي آماده ارائه خدمات و مشاوره هستند.
درباره این سایت